پیشرفت ژنتیک در خوراک ( قسمت دوم )
پیشرفت ژنتیک در خوراک ( قسمت دوم )
در حالیکه اجرا و مدیریت آزمایشات آنالوگ نسبتاً آسان است اما محدودیت های واضح و آشکاری در ارتقاء بازدهی خوراک دارند: در وهلۀ اول، از آنجاییکه طیور در محیط و فضایی رقابتی نیستند بنابراین فرصت های تعاملات اجتماعی را در این آزمایشات از دست می دهند. از آنجائیکه هر پرنده فضای مختص به خود را دارد و بدون هیچ تلاش و رقابتی برای به دست آوردن فضای مناسب در کنار خوراک رسان، به خوراک دست می یابد، احتمال اینکه رشد خوب و متعاقباً راندمان خوراک خوبی داشته باشد زیاد است اما احتمال اینکه جوجه های او نیز همین دستاورد را داشته باشند کم است چرا که در چالش و رقابت با سایر طیور قرار می گیرند. دوم آنکه، آزمایشات کوتاه مدت انعکاس دهندۀ واقعی خوراک به راندمان برای طول حیات طیور محسوب نمی شوند و در آخر اینکه، زمان بندی آزمایش بسیار حائز اهمیت است: در صورتیکه بازدهی خوراک انفرادی در طول تنها 5 تا 10 روز اندازه گیری می شود، کدامین روزهای منحنی رشد مناسب آزمایش هستند؟ بعضی نژاد طیور بهترین بازدهی خوراک را در روزهای نخست پرورش دارند در حالیکه برخی دیگر در اواخر دورۀ رشد بهترین راندمان خوراک را ارائه می دهند. آزمایشات آنالوگ راحت انجام می شوند و بیش از نیم قرن به عنوان پایه و اساس پیشرفت های ژنتیک در زمینۀ ارتقاء راندمان خوراک محسوب می شدند.
هرچه آزمایشات دیجیتال طولانی تر باشند بهتر است چرا که راندمان خوراکی را سنجش کرده ایم که طول عمر بیشتری از پرنده را پوشش داده است. برای دانستن میزان راندمان خوراکی هر پرنده حتماً به تجهیزات الکترونیک نیاز است که دسترسی هر پرنده به خوراک رسان را ثبت کند و این دسترسی بایستی محدود به یک پرنده و یک خوراک رسان باشد. در آزمایشات دیجیتال، برای ثبت داده ها و ذخیرۀ آنها احتمال خطا بسیار وجود دارد. اما به هرحال می توان بر چالش های تکنولوژی فائق آمد و سیستم های بهینه ای ارائه داد که اطلاعات مربوط به مصرف خوراک را بسیار بهتر ثبت وذخیره سازی کند و پیشرفت علم ژنتیک در بازدهی خوراک را سرعت بخشد.
دستاوردهای ژنتیک برای بالا بردن ضریب تبدیل خوراک، با اهداف دیگری مانند بهبود رشد و پرورش طیور، طول عمر، و بالا بردن عملکرد و بازدهی مرغ مادر همگام است.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.